Considerations To Know About داستان های واقعی
Considerations To Know About داستان های واقعی
Blog Article
شاید از اینکه میتوانند زندگی خیرخواهانه خود را فراتر از قبر ادامه دهند، سپاسگزار بودهاند. البته اگر هر یک از این داستانهای فرضاً واقعی ارواح، در حقیقت واقعی باشند.
این خانه گذرگاههای مخفی، ستونهای وارونه، اتاقهایی که مهروموم شده بودند و راهپلههایی که راه به جایی نمیبردند، داشت. حتی حمامها قرار بود آنها را گیج کنند، زیرا از ۱۳ مورد، فقط یکی کار میکرد.
زمانی که به راه ورودی جاده متروکه رسیدند، ناگهان آدریان متوجه شد خانمی سفیدپوش وسط جاده راه میرود. پشت آن خانم به آنها بود و در نتیجه فقط موهای بلندش به چشم میخورد. آدریان از سرعت ماشین کاست تا بتواند چهره آن خانم را ببیند. از لئو خواست که نگاهی به آن خانم بیندازد و وقتی متوجه شد که لئو هم میتواند آن زن را ببیند، خیالش تا حدی راحت شد.
Rastannameh
تو بـه چه دلیل هرروز همین روضه را میخوانی و همان ناسزا را تکرار می کني؟
مادرش در حالی که عروسک دلقک رو از قفسه پایین میاورد و اونو به پیشخوان میبرد، گفت: “پس اشکالی نداره“.
عروسک دلقک رو توی کیسه ای گذاشت و به مادر داد. مادر و دختر هیچ توجهی به صورت مردد فروشنده نکردن و در حالی که از خرید خود راضی بودن، رفتن.
تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟
زونا سه ماه بعد مرده بود و یک همسایه او را در پای پلههایش پیدا کرده بود.
این داستان واقعی ارواح میگوید که ظاهراً او سعی میکرد با ارواح خوب تماس بگیرد تا با آنها در مورد بهترین روش دلجویی از ارواحی که او را تعقیب میکردند، مشورت کند.
برای اینکه از علی طلاق نگیرم حتی از خانوادهاش هم کمک خواستم. به آنها میگفتم هر کاری میتوانید بکنید تا من طلاق نگیرم، حتی با راهنمایی همانها پیش دعانویس رفتم تا شاید بتوانم با دعایی یا وردی شوهرم را از این کار منصرف کنم و دوباره محبتم را در دلش بنشانم ولی انگار هیچ تاثیری نداشت، مرتب به من میگفت شر خودت را بکن و برو، به من میگفت زنگوله پای تابوت.
فرض بر این بود که ملاقاتکننده جنتلمن او در این داستان واقعی ارواح، یک عاشق بوده است. مورگان نیز زمانی که خودکشی کرد باردار بود.
یک داستان ساده اما پرکشش که زمینههای مهمی مثل حقیقت، خشونت، آزادی و معصومیت را در دل خود جا داده و مخاطب را تا پایان با خود همراه نگه میدارد. آیین تدفین کاملا بر اساس یک داستان واقعی ساخته و پرداخته شده و البته یک سال پس از انتشار (۲۰۱۴) جایزهی بهترین کتاب از سوی نشریهی گاردین بریتانیا و همچنین جایزهی ادبی ایمپک دوبلین را به خود اختصاص داد.
با وجود زلزله سال ۱۹۰۴، این خانه بر روی یک پایه شناور ساخته شده بود که آن را از تخریب نجات داد. متأسفانه سه طبقه بالا حذف شدند و امروزه تنها چهار طبقه باقی مانده است.
او پیش من آمده بود تا تصمیم طلاقش را تايید را کنم ولی من این تایید را به او ندادم و بعد از چند جلسه که خواستم با شوهرش در جلسات حاضر شود، دیگر به مشاوره نیامد.